«فاطمه خویشوندی» یا همان «سحر تبر»، فعال اینستاگرامی پس از محکوم شدن به ۱۰ سال حبس و آزادی با قرار وثیقه چند روز پس از رسانهای شدن این حکم سنگین، ظاهرا مجبور به انجام «مصاحبه اجباری» در مقابل دوربینهای امنیتی شده است؛ مصاحبهای که با خواهش و التماس او از مقامات قضایی همراه است.
مهر۱۳۹۸، این فعال اینستاگرامی ۱۹ ساله به اتهام «معاونت در افساد فیالارض» بازداشت و به زندان «قرچک» ورامین منتقل شد.
او که حساب اینستاگرامش حدود ۵۰۰ هزار دنبالکننده داشت، با انتشار عکسها و ویدیوهایی متفاوت از خودش که یا گریمهای سنگین داشتند و یا با فتوشاپ دستکاری شده بودند، مشهور شد. اما این تصاویرمنجر به بازداشت او و در نهایت صدور حکم ۱۰ سال زندان شدند.
فاطمه خویشوندی چند روز پس از آزادی با قرار وثیقه، در ویدیویی که در تاریخ اول دی ماه از سوی سایت خبری «رکنا» در ایران منتشر شده، رو به دوربین حرفهایی علیه خود زده است.
او در این ویدیو میگوید به شدت از فعالیتهای اینستاگرامی خود پشیمان است و از رییس قوه قضاییه هم «تمنا» و «خواهش» میکند تا او را مورد «عفو» و «رافت اسلامی» قرار دهد.
این فعال سابق اینستاگرام میگوید توبهنامهای تنظیم کرده است که به دست رییس قوه قضاییه خواهد رساند و منتظر عفو خواهد نشست.
در ویدیوی جدید، دو خبرنگار سعی میکنند سوالاتی جهتدار از او بپرسند و به نوعی او را متهم به کارهای اشتباه نشان دهند؛ سوالاتی نظیر: «چرا این کار رو کردی؟ میخواستی به کجا برسی؟ چه تصوری داری از اینکه برگردونده بشی به زندان؟!»
پیش از این نیز رکنا در روز آزادی فاطمه خویشوندی در تاریخ ۲۷ آذر ماه، مصاحبهای از او را پخش کرد با حضور مردی با نام «مرد باخدا» که نماینده پدر فاطمه معرفی شد. در آن مصاحبه چند دقیقهای فاطمه خویشوندی گفت اجباری به این گفتوگو نداشته و با رضایت خود و خانوادهاش به دفتر خبرگزاری رفته است. همچنین در ادامه، همان مرد باخدا و نماینده پدر فاطمه رو به دوربین گفت که رسانههای خارجی و بیگانه را مقصر اصلی در پرونده سحر میداند.
رکنا چند روز بعد در تاریخ اول دی ماه ویدیوی دیگری از این مصاحبه اجباری پخش کرده است.
فاطمه خویشوندی در انتهای این ویدیوی جدید و در پاسخ به سوالات خبرنگاران میگوید: «اینکه بخوام برگردم به زندان، مثل کابوس میمونه برام. زمانی که در زندان بودم، متوجه شدم رییس محترم قوه قضاییه برای کسانی که پشیمون شدن، راه بازگشت گذاشتن و رافت و عفو ایشون شامل حال خیلیها شده، پس امیدوارم این عفو و رافت شامل حال من هم بشه. من یک توبهنامه تنظیم کردم که به دست رییس قوه قضاییه میرسونم و منتظر عفو میمونم.»
این جملات درحالی بیان میشوند که پس از ریاست «ابراهیم رئیسی» بر قوه قضاییه ایران، کمتر شهروندی رافت و عفو را در عملکرد او مشاهده کرده است؛ به طور نمونه، در دو پرونده مهم که افکار عمومی انتظار لغو حکم و رسیدگی منصفانه را داشتند، مجموعه تحت امر ابراهیم رئیسی هیچگونه ملاطفتی را نشان نداد و «نوید افکاری» و «روحالله زم» بهطور ناگهانی و بدون اطلاع به خانوادههایشان اعدام شدند؛ دو متهمی که یکی ورزشکار و دیگری روزنامهنگار بود و از طرف قوه قضاییه هیچگاه شواهد و مدارکی مبنی بر مستحق بودن این افراد برای دریافت حکم اعدام منتشر نشد.
در نمونههای دیگر و از اسفند سال ۱۳۹۷ که رئیسی بر صندلی ریاست قوه قضاییه تکیه زد، بسیاری از روزنامهنگاران، نویسندگان، فعالان مدنی، کارگری، سیاسی و منتقدان نظام بازداشت و پس از آن به حکمهای سنگین محکوم شدهاند.
«سعید دهقان»، حقوقدان و وکیل دادگستری که در ابتدای زمان دستگیری فاطمه خویشوندی، وکیل او بود و سپس از طرف موکلش عزل شد، در صفحه توییتر خود در تاریخ ۱۷ دسامبر نوشت: «خلاصه پرونده سحرتبر: ۱- برای فعالیت متفاوت این نوجوان در اینستاگرام ۱۰سال زندان دادند. ۲- با فشار به او، وکلای منتخبش را کنار گذاشتند. ۳- جایزه اطاعتش را با آزادی موقت به قید وثیقه دادند. ۴- به هدفشان رسیدند و باز هم اعترافات اجباری... باخدا؟ نماینده پدر؟ رسانههای بیگانه؟»
اشاره سعید دهقان در قسمت آخر توییت خود، به فردی است که در ابتدای ویدیوی منتشر شده از رکنا، با عنوان عجیب «آقای باخدا» و «نماینده پدر فاطمه خویشوندی» معرفی میشود و «رسانههای بیگانه» را عامل بدبختی و گرفتار شدن فاطمه خویشوندی معرفی میکند؛ سخنانی که مشخص نیست منطق و مبنای آنها از کدام مدارک و مستندات سرچشمه گرفتهاند و به نظر میرسد نمایشی نهچندان حرفهای از طرف ماموران امنیتی باشد.
همچنین این سوال هم مطرح است که اصلا چرا پدر متهم حاضر به صحبت نشود و فردی غریبه باید به جای او سخن بگوید؟
به نظر میرسد نهادهای امنیتی و قضایی در ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران تمایلی به پایان دادن به اعترافات اجباری ندارند و علیرغم رسوایی و افشا شدن پشت پرده این نوع اعترافات در بسیاری از موارد قبلی، باز هم تحت فشار قرار دادن متهمان و خانوادههایشان برای انجام چنین گفتوگوهایی را نشانه اقتدار و صلابت دستگاه خود میپندارند. با این تفاوت که ماموران امنیتی اینبار به سراغ یک سایت خبری که وابستگی «رسمی» به حکومت ندارد، رفتهاند تا شاید کمی عملکردشان را طبیعیتر جلوه دهند.