همه چیز از تطبیق جلد کتاب ریاضی سوم دبستان چاپ سال تحصیلی گذشته و جدید توسط کاربران شبکههای اجتماعی آغاز شد. تصویر دو دختر بچه از روی جلد کتاب جدید محو شده است؛ چنان که از ابتدا اصلا وجود نداشت. با جستجوی ساده در سایت «پایگاه کتابهای درسی» میتوان مشاهده کرد که جلد این کتاب هفت سال با طرحی از سه پسر بچه، دو دختر بچه و یک درخت با برخی اشکال و مفاهیم ریاضیات منتشر میشد. با نگاهی به صفحه مرتبط به مولفان و گردآورندگان دو چاپ کتاب ریاضی سوم دبستان در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۳۹۸هیچگونه تغییری را نمیتوان یافت و مشخص نیست چهگونه و با چه هدفی سانسورهای اینچنینی در این کتاب و سایر کتابها لحاظ میشود؟
حذف دختران از جلد کتاب ریاضی سوم دبستان، تنها تغییرات ایجادشده در کتابهای سال تحصیلی جدید نبود؛ پس از افشای این موضوع و دست به دست شدن تصاویر مربوط به جلد دو چاپ متفاوت از این کتاب، کاربران فضای مجازی تغییرات دیگری را در سایر کتابهای درسی پیدا کردند. از دیگر تغییرات عجیب اضافه شدن «ریش» به تصویری در کتاب فارسی اول دبستان است. در درسی با نام «شعر مدرسه»، مردی که به عنوان پدر خانواده نشان داده شده است، در تصویر سال گذشته تنها «سبیل» داشت، اما در سال تحصیلی جدید هم ریش و هم سبیل دارد.
این تنها دستآوردهای نظام آموزشی کشور در سال اخیر نیست و موارد دیگری از این تغییرات توسط والدین و دانشآموزان در حال کشف و منتشر شدن در شبکههای اجتماعی است. در نمونهای دیگر یک جلد «قرآن» از تصویر مربوط به یک خانه حذف شده است که این موضوع نیز با واکنشهایی همراه بود.
این تغییرات به اندازهای عجیب بود که برخی کاربران شبکههای اجتماعی مسئولان نظام آموزشی را با «گشت ارشاد» و برخی نیز حکومت جمهوری اسلامی را با «طالبان» در افغانستان قیاس کردند.
در این بین «وزارت آموزشوپرورش» در کمتر از ۲۴ ساعت اطلاعیهای صادر کرد تا ماجرا را برای منتقدان شرح دهد؛ اطلاعیهای که خود بنزینی بود بر قامت آتش انتقادات. در این اطلاعیه که «روابط عمومی و امور بینالملل سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی» صادرکننده آن است، علت صدور این اطلاعیه را «روشنگری و رفع ابهام» در خصوص انتقادات روزهای اخیر عنوان کردهاند. در این اطلاعیه در توجیه حذف تصویر دختران از جلد کتاب ریاضی سوم ابتدایی نیز آمده است که شلوغ بودن و تعدد استفاده از مفاهیم در روی جلد، از علل این اقدام بود: «از آنجا که تصویر قبلی بسیار شلوغ بود و تعداد مفاهیم ریاضی مطرحشده در آن تصویر بسیار زیاد بود، پیشنهاد دوستانی که از منظرهای هنری، زیباشناسی و روانشناسی بخشهای مختلف کتاب را بررسی میکنند بر این بوده است که تصویر خلوتتر گردد.»
«سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی» در اطلاعیه خود، در پاسخ به این سوال عمومی که چرا تصویر دختران حذف شده، آورده است: «از آنجا که تصویر دو دانشآموز دختر که برخی شکلهای هندسی در دستان آنهاست حذف شده است؛ برداشتهایی از قبیل حذف دستوری تصاویر دختران نتیجهگیری شده است. با بررسی صفحات دیگر کتاب و نیز جلد سایر کتابهای ریاضی مشاهده میشود که تصاویر متعددی از دختران دانشآموز در کتابهای ریاضی استفاده شده است و لذا موضوع حذف دستوری تصاویر دختران نمیتواند مد نظر باشد.»
ساعاتی پس از این اظهار نظر، شخص وزیر آموزشوپرورش نیز به ماجرا ورود کرد. «محسن حاجیمیرزایی» ساعات پایانی روز شنبه ۲۰ شهریور ماه در صفحه توییتر خود نوشته بود: «تغییرات در کتابهای درسی همهساله بر اساس ارزیابی و از سوی مؤلفین انجام میشود. به رییس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی ماموریت دادم تغییرات در شکل و محتوای کتابهای درسی را با حساسیت کامل رصد، اصلاح و گزارش نماید. به دغدغههای مردم اهمیت میدهم. دختران میهن شایسته احتراماند.»
نظام آموزشی شیعهمحور
این روزها نام «علی ذوعلم»، معاون موسسه نشر آثار بیت رهبری و رییس سابق سازمان برنامهریزی آموزشی وزارت آموزشوپرورش، بیش از گذشته شنیده میشود. منتقدان بر این باورند که او نقشی اساسی را در تغییرات کتابهای درسی در سالهای اخیر بازی کرده است. هر چند ذوعلم از اردیبهشت ماه ۱۳۹۹ دیگر بر مسند کار نیست، اما همچنان برخی کاربران شبکههای اجتماعی، او و عموماً نهادی غیر آموزشوپرورش را در این تغییرات ظاهری تاثیرگذار میدانند.
«سعید پیوندی»، جامعهشناس حوزه آموزش، در پاسخ به این سوال «خبرنگاری جرم نیست» که این تغییرات در کتابهای درسی آیا مستقیم از سوی وزارت آموزشوپرورش صورت میگیرد یا ممکن است گروه، نهاد یا سازمانی در آن نقش داده باشد، میگوید: «ما هنوز اطلاعاتی نداریم که غیر از سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، آیا سازمان دیگری در این موضوع نقش داشته است یا خیر؛ ولی همزمان باید بدانیم که این سازمان از همان سالهای ابتدایی انقلاب و البته کل مجموعه آموزشوپرورش، به خصوص در بخشهای سیاستگذاری، تا حدود زیادی تحت تاثیر نیروهای تندروی مذهبی بودهاند و هستند و آنها همیشه در نهادهای آموزشی دست بالا را داشتند؛ وزرای آموزشوپروش را روسای دولت نتوانستند به طور مستقیم تعیین کنند و همیشه با نظر آقای خامنهای انتخاب شدند.»
این جامعهشناس با اشاره به این موضوع که نظام آموزشی ایران یک نظام آموزشی دین و شیعهمحور است، ادامه میدهد: «در پروژه مهندسی عمومی فرهنگی که آقای خامنهای با سماجت آن را دنبال میکند، مدارس، دانشگاهها و رسانههایی مثل رادیو و تلویزیون جایگاه اصلی را دارند که اگر به مجموعه تغییرات پرشمار و دائمی کتابها در طول این ۴۰ سال برگردیم، خواهیم دید که این تغییرات و نظارت ایدئولوژیک از بالا به اشکال مختلفی وجود داشته و همیشه این دغدغه برایشان وجود داشته است که چگونه گفتمان و برنامههای درسی را به سیاستهای دینی حکومت و نظام ارزشی آن نزدیک کنند. نباید این موضوع را نیز فراموش کنیم که نظام آموزشی اسلامیشده ایران در قیاس با سایر نظامهای آموزشی دنیا بیشترین زمان را در برنامههای درسی هفتگی به مباحث دینی - اسلامی اختصاص داده است و حتی محتوای کتابهایی مانند زبان فارسی، تعلیمات اجتماعی، تاریخ و زبان عربی نیز از مفاهیم دینی اشباع شده است.»
پیوندی با تاکید بر این که وزارت آموزشوپرورش ایران هیچگاه یک نهاد مستقل نبوده است، گفت: «این که بگوییم چه کسی در این تغییرات دخالت داشته است، اصلا مشخص نیست، آیا از دولت بوده است یا سازمان تبلیغات یا شورای انقلاب فرهنگی یا شاید مستقیماً از تشکیلات آقای خامنهای، اما آنچه مشخص است، آموزشوپرورش هیچگاه نهادی نبوده است که مستقل باشد و حتی اصلاحطلبان هم در دورههای مختلف نتوانستند در آن دست بالا را داشته باشند. همه به یاد داریم که چگونه آقای خامنهای مخالفت خود را با سند ۲۰۳۰ یونسکو که افقهای آموزشهای آینده را ترسیم میکند و توسط بخش بسیار بزرگی از کشورهای دنیا پذیرفته شده است، آشکارا بیان میکند. در این سند از آموزش بدون تبعیض، برابری زنان و مردان، اهمیت آموزش فرهنگ صلح و دوستی، عدالت آموزشی، آموزش در خدمت توسعه پایدار و حقوق بشر سخن به میان میآید و ایشان با چنین سمتگیریهایی به شدت مخالف هستند، چون فلسفه نظام آموزشی ایران بر پایه هویت اسلامی شیعی و نفی دیگر هویتها شکل گرفته و تبعیض در ذات گفتمان آموزشی ایران است.»
تبعیض یا تفکیک جنسیتی؟
همزمان با انتشار تصاویری از تغییرات ظاهر و محتوای کتابهای درسی در ایران، برخی افراد معتقدند این موضوع نه تنها به تبعیض جنسی علیه زنان بلکه به تفکیک جنسیتی در نظام جمهوری اسلامی مرتبط است؛ به گونهای که «معصومه ابتکار»، معاون ریيسجمهور در امور زنان و خانواده، با انتشار یک تصویر از جلد دو کتاب که در یکی از آنها فقط پسران حضور دارند و در دیگری فقط دختران، در توییتر خود نوشته است: «اگر چه دو جلد کتاب ریاضی و علوم سال تحصیلی جدید را باید کنار هم دید، وزیر محترم آ.پ بررسی و اصلاح کتابهای درسی را از زوایای مختلف، از جمله عدالت جنسیتی در دستور کار دارند. در هر صورت حساسیت مردم به جاست. دختران را نمیتوان نادیده گرفت.»
همین ادعا باعث شد تا موضوع تفکیک جنسیتی که جمهوری اسلامی در صدد محقق کردن آن حتی در کتابها است، همزمان با تبعیض علیه زنان مورد بحث قرار گیرد.
سعید پیوندی، در ادامه گفتوگو با خبرنگاری جرم نیست، در این خصوص توضیح میدهد: «یکی از ابعاد اصلی آسیبشناسانه نظام آموزشی ایران در واقع همین تفکیک و تبعیض آشکار جنسیتی در کتابهای درسی، در متون، در تصاویر و نیز در زندگی آموزشی نسل جوان است که با واقعیت زندگی آنها و روح زمانه ما بسیار فاصله دارد که این دوگانگی یکی از تنشهای مهم درونی جامعه ایران نیز است. اگر فرزندان در سنین کم نتوانند این همزیستی با جنس مقابل را آموزش ببینند، میتوان گفت که این مهارت یا فرهنگ اجتماعی را در جای دیگری هم نمیتوانند یاد بگیرند؛ چرا که همه فضاهای جامعه هم تا حدود زیادی تفکیک شده است. در نتیجه نمیتوان انتظار داشت که با وجود این نظام آموزشی به شدت ایدئولوژیزده، این مشکل جامعه ایران به شکل پایهای از بین برود. آقای خامنهای در روزهای اخیر حتی در مورد مهدهای کودک و پیشدبستانیها هم خواهان دخالت دولت و اجرای سیاستهای اسلامیسازی شده است؛ یعنی در جایی که فرزندان زیر ۵ سال دارند نیز این تفکیک جنسیتی و تحمیل اصول دینی سختگیرانه در مورد زن و مرد اعمال میشود.»
در سالهای اخیر نیز بسیاری از نامها و آثار برجسته ایرانی در فهرست فیلتر نظام آموزشی قرار گرفته بودند؛ از سال ۱۳۹۵ به اینسو اشعاری از «رهی معیری»، «هوشنگ ابتهاج»، «اخوان ثالث»، «نیما یوشیج»، «خیام»، « محمدرضا شفیعی کدکنی» و «ایرج میرزا» و همچنین داستانهای «غلامحسین ساعدی»، «بزرگ علوی»، «سیاحتنامه» اثر «ابراهیم بیگ»، داستان «موسی و شبانِ» مولانا، بخشهایی از خاطرات «محمدعلی اسلامی ندوشن» و جملاتی از داستان «قاضی بست» اثر «ابوالفضل بیهقی» از کتابهای درسی حذف شدند و حتی مسئولان آموزشی روی نامهایی چون «صادق هدایت»، «محمود دولتآبادی»، «ایرج میرزا»، «مرتضی مشفق کاظمی»، «احمد شاملو» و «فروغ فرخزاد» خط کشیدند.
همزمان با افزایش انتقادات در سال گذشته به این موضوع، «حسین قاسمپور مقدم»، مدیر گروه تالیف کتاب درسی ادبیات فارسی سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، با عنوان این موضوع که «دستمان بسته است»، گفته بود: «برخی از متنهای زیبا در ادبیات ایران چون با نظام ارزشی حکومت جمهوری اسلامی همخوانی ندارند، حذف شدهاند.»
کما این که حذف تصویر دختران از روی جلد کتاب ریاضی سوم دبستان نیز در همین راستا صورت گرفته است.
سعید پیوندی اما راه مقابله با این مهندسی فرهنگی را افزایش هوشیاری در سطح جامعه میداند: « در این۴۰ سال میبینیم که ما شاهد مقاومت وسیع جامعه به خصوص نسل جوان هستیم. با وجود کتابهای درسی که در آن دختران ناپیدا هستند یا جایگاه کمی به آنها اختصاص داده شده است، در مدارس و نوع پوشش دختران چیز دیگری را میبینیم که این خود همان اشکال مقاومت جامعه ایرانی و نسل جوان است در مقابل حکومت که میخواهد به زور یک الگوی رفتاری و یک فرهنگ پسگرا را به بچهها تحمیل کند. پیشرفتهای شگرف زنان در جامعه و موفقیتهای تحصیلی و علمی آنها، با وجود محدودیتهای پرشمار و تبعیضهای نهادینهشده، نشانه اصلی این مقاومت است.»
این جامعهشناس حوزه آموزش ادامه میدهد: «حکومت ایران نظام آموزشی را به گونهای ابزاری در خدمت هدفهای سیاسی و ایدئولوژیکی خود قرار داده است. مقابله با چنین نظام آموزشی که در آن نیروهای مدنی، اتحادیههای معلمان، پژوهشگران و دانشگاهیان در عمل جایی ندارند، کاری بسیار دشوار است؛ چرا که حکومت به طور کاملا عامدانه و از بالا میخواهد مهندسی فرهنگی را از طریق کتابها و برنامههای آموزشی پیش ببرد و بر خلاف کشورهای دموکراتیک میدانی برای کسی وجود ندارد. در حقیقت جامعه با دستهای بسته باید در این جنگ فرهنگی آشکار شرکت کند. از جمله اقداماتی که جامعه میتواند انجام دهد، ایجاد همین بحثها به صورت گسترده در رسانهها است تا نوعی هوشیاری جدیدی راجع به تغییرات بنیادین در کتابهای درسی و آموزش ایران، تبدیل شود به خواست عمومی و همین موضوع شاید موجب شود که نظام آموزشی در برخی سیاستهای خود تجدید نظر کند یا اگر شاهد تغییری در حکومت ایران بودیم همین هوشیاری عمومی تبدیل به وزنهای شود که نظام آموزشی آینده کشور، نظامی باشد با تبعیض کمتر و برابری بیشتر در همه حوزهها و نه فقط در حوزه برابری جنسیتی که در حال حاضر جامعه شاهد آن نیست.»