عصر روز چهارشنبه 2 تیر 1400 یکی از دردناکترین اتفاقات چند سال اخیر برای جامعه روزنامهنگاران ایرانی رخ داد. 20 نفر از روزنامهنگاران حوزه محیط زیست ایران برای بازدید از پروژههای احیای «دریاچه ارومیه» به استان آذربایجان سفر کردند، اما در مسیر بازدید از سد «کانی سیب» اتوبوس حامل آنها به دلیل نقص فنی واژگون شد. در این حادثه «ریحانه یاسینی» از خبرگزاری ایرنا و «مهشاد کریمی» از خبرنگاری ایسنا در دم جان باختند.
17 خبرنگار نیز دچار صدمات و آسیبدیدگیها جسمانی شدند که وضعیت چند نفر از آنها از جمله «نگار اکبری» وخیم گزارش شده است.
برادر یکی از روزنامهنگاران آسیبدیده در این حادثه، در گفتوگویی کوتاه با «خبرنگاری جرم نیست» گفت: «همه چیزمان مثل هم است دیگر. یعنی در یک نقطه از این مملکت کارها درست انجام نمیشود. برادرم وضعیتش داغان است و گفتهاند فعلا باید در بیمارستان بستری باشد. از لحاظ روحی هم حالش خراب است چون با چشمان خودش جنازه 2 نفر از همکاران و دوستانش را دیده. من هم الان در راه ارومیه هستم. لعنت خدا بر تمام این مسئولان.»
سازمان حفاظت از محیط زیست ایران که میزبان و هماهنگکننده سفر این خبرنگاران بوده، در بیانیهای به شرح این ماجرا پرداخت و اعلام کرد: «خبرنگاران پس از بازدید از تونل زاب، حوالی ساعت ۶ بعدازظهر برای استراحت و صرف ناهار به محل سد کانیسیب مراجعه میکنند که متاسفانه اتوبوس حامل خبرنگاران و تیم اعزامی بر اثر نقص فنی واژگون میشود.»
براساس گفتههای او از ۱۷ نفری که دچار مصدومیت شدند، ۴ نفر جهت ادامه مداوا به بیمارستانی در ارومیه اعزام شدند و ۱۳ نفر دیگر به صورت سرپایی در حال مداوا هستند.
«علی مرادپور» مسئول روابط عمومی بیمارستان «نقده» نیز شایعات مربوط به فوت یکی دیگر از خبرنگاران را تکذیب کرد و گفت: «فوتیهای این حادثه فقط 2 نفر هستند. یکی از مصدومان زیر اتوبوس بوده که ابتدا گمان میرفت فوت کرده اما دچار شکستگی پا شده بود. چهار تن از خبرنگاران به نامهای محمدمهدی گوهری، ابراهیم نژادرفیعی، مرتضی محمدصادق و حسن ظهوری با بالگرد به بیمارستان امام خمینی ارومیه منتقل شدند، زیرا نیاز به عمل جراحی و پزشک فوق تخصص داشتند.»
سازمان راهداری ایران هم طی اطلاعیهای راننده را مقصر اصلی این حادثه اعلام کرده است. «فرهاد صالحیان» رییس این سازمان به ایسنا گفت: «راننده بدون صورت وضعیت و به صورت فردی اقدام به مسافرگیری در مسیر کرده و بر اساس آخرین گزارش پلیس راه، به دلیل عدم توانایی در کنترل وسیله نقلیه در بروز این حادثه مقصر بوده است.»
اطلاعیهای که البته با اعتراض بسیاری از روزنامهنگاران مواجه شده است. از جمله «سعید شریعتی» که در توییتی نوشت: «اطلاعیه سازمان راهداری توهین به شعور ماست. این همه خبرنگار را بردهاند بازدید پروژه وزارت راه، بعد اطلاعیه داده که راننده اتوبوس گذری بوده و کارنامه و و مجوز نداشته! یعنی این همه همکار ما سر جاده ایستادند و اتوبوس گذری سوار شدند؟»
«ناصر علاقبندان» روزنامهنگاران پیشکسوت ایرانی هم نوشته است: «در هر ماموریتی به همراه هر مقامی؛ داغانترین وسیله نقلیه به ما روزنامهنگاران اختصاص مییابد؛ همیشه از هواپیما تا اتوبوس. نازلترین محلهای اسکان و خواب هم همینطور. نه برای بالاسریها خودمان و نه برای آنهایی که از روی شانههای ما خبرنگاران بالا رفتند مهم نبودهایم.»
«آیسان زرقام» یکی از خبرنگاران حاضر در این اتوبوس که با دچار مصدومیت شده، در صفحه اینستاگرامش خبر داد که؛ «چهار نفرمون رو بردند برای عمل. حدود 10 نفر رو با آمبولانس از نقد بردند بیمارستان امام ارومیه. بقیه رو هم میبرن هتل ارومیه. داریم دیوونه میشیم.»
یکی از خبرنگارانی که حالا زیر تیغ جراحان قرار دارد «حسن ظهوری» است. او از روی تخت بیمارستان و در پاسخ به سوال خبرنگار «عصر ایران» درباره وضعیتش گفت: «دندهام شکسته است و چندتا آسیب دیگر دیدم. اتوبوسی که گرفته بودند خیلی بد بود، اصلا آشغال بود. وقتی سوارش شدیم برایش جوک ساختیم. اصلا اتوبوس سالمی نبود. نمیدانم چرا چنین اتوبوسی را برای ما گرفتند. خیلی حادثه بدی بود. دو خبرنگار بسیار دوست داشتنی و حرفهای جانشان را از دست دادند.»
«محسن ظهوری» برادر حسن ظهوری هم درباره وضعیت برادرش در توییتر نوشت: «با حسن برادرم حرف زدم. الان فهمیدن که دنده شکسته او، ریهاش رو سوراخ کرده و بردنش آیسییو. شش ساعت از تصادف اتوبوس گذشته و گفتن تیم پزشکان اومده بالای سر خبرنگاران. تازه فهمیدن ریه سوراخ شده؟ اون روابطعمومی محیطزیست ارومیه هم گفت بهترین راننده و بهترین اتوبوس رو براشون گرفته بودیم!»
«مرتضی محمد صادق» خبرنگار «تسنیم» که با آسیبدیدگی جدی مواجه شده و از فوت 2 همکارش هم بیخبر بود، قبل از انتقال به اتاق عمل به چشمانی گریان به خبرنگاران گفت: «بعد از بازدید از تونل سوار اتوبوس شدیم و یادم هست که چون همه خسته بودیم خوابیدیم. ظاهرا یکهو ترمز اتوبوس بریده شده و من یادم است که همه میگفتند یاابوالفضل. ردیف پشتی اتوبوس نشسته بودیم و وقتی چپ کرد، اتوبوس افتاد روی پای من. یکی از همکاران خانم را دیدم که همه جسمش زیر اتوبوس بود. امیدوارم سالم باشد و فوتی نداشته باشیم.»
همچنین در ویدیویی که توسط «همشهری» منتشر شده، «زینب رحیمی» یکی از روزنامهنگاران آسیبدیده، خطاب به «عیسی کلانتری» رییس سازمان حفاظت از محیط زیست ایران گفت: «این انصافه؟ 3 روز دیگه عروسی مهشاد کریمی بود. الان شوهرش تو راهه داره میاد و نمیدونیم چطور باید جنازه زنش رو تحویلش بدیم. آقا مگه یه اتوبوس سالم گرفتن چیه؟ ما مگه به خاطر پول اینجا آمدیم؟ هربار باز هزینه شخصی خودم آمدم اینجا و درباره دریاچه گزارش نوشتم. این بار ولی ستاد (احیای دریاچه ارومیه) گفت بیاید. اینهمه پول خرج کردید ولی یک اتوبوس ویآیپی واسه خبرنگاران نمیشد تهیه کنید، به جای اینکه با یک قراضه مارو ببرن؟»
زینب رحیمی افزود: «آقای خواجه رحیمی میگفت من دیدم این راننده از صبح داره با دنده ترمز میگیره و أصلا ترمز نداره. دادستان اومد و گفت چرا شمارو از این جاده بیراهه برگردوندن؟ ما موندیم که آیا میخواستن مارو بکشن؟ خب بیان بگن ما قصد کشتن شمارو داشتیم. الان دوتا بچه اینجا مردن. مهشاد میتونست نیاد چون 3 روز دیگه عروسیش بود، اما برای محیط زیست اومد چون عشق داشت بهش...»
در انتهای این ویدیو ناگهان دوربین به سمت زمین گرفته شد و صدای کسی شنیده شد که میگفت؛ «نباید فیلم بگیرید.»
«پدرام الوندی» روزنامهنگار، با انتشار این ویدیو در توییتر نوشته است: «فیلم گلایههای تلخ زینب رحیمی خطاب به عیسی کلانتری را ببینید؛ واقعیت اما در چند ثانیه پایانی همین فیلم است. جاییکه بادمجان دور قابچینهای آقای رییس مانع فیلمبرداری خبرنگار همشهری از ادامه صحبتها میشوند!»
انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران نیز در بیانیهای اعلام کرد که جزئیات این حادثه و علل آن را بررسی خواهد کرد و «در صورتی که قصوری متوجه نهادهای ذیربط در وقوع این حادثه باشد، با قوت و قدرت آن را پیگیری کرده و نتایج را به اطلاع همگان خواهد رساند.»
ریحانه یاسینی و مهشاد کریمی حالا دیگر کنار خانواده و دوستانشان نیستند و غمی بزرگ را از خود به یادگار گذاشتهاند.
حالا آنها در یک حادثه که میتوانست هرگز پیش نیاید، مردهاند، همانطور که ریحانه یاسینی، یکی از دو خبرنگار فوت شده در توییترش نوشته بود: «ما همهمون به راحتی میمیریم، مسئولان تنها کار عملیشون اعلام کردن خبر مرگ ماست.»
او دو روز قبل از این حادثه هم نوشته بود: «نمیدونم من ضعیفم، یا مرگ واقعا انقدر باورنکردنیه.»